چمدان ! آه نکش ، گریه و زاری نکنی

چمدان ! آه نکش ، گریه و زاری نکنی
نگرانم که تو یک مــرتبه کاری نکنی

چمدان ! موقع رفتن شده ، برگشتی نیست
ثانیه ثانیه هی لحظه شماری نکنی

بسته ام بار سفر را ، چمدان باز نشو
همه ی خاطره ها را متواری نکنی


شب دلتنگی من پر شده از سوتِ قطار
چشمِ پائیزِ مرا سرخِ اناری نکنی

این پلان را به نمایش نگُذاری یک وقت
داغِ او را به دلم پایه گذاری نکنی

پلکهایم پر از آوارِ خداحافظی است
خیـــس ، از بارشِ رگبارِ بهاری نکنی

مهین خادمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.