| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
در دل جنگل . شرشر آب را
بر فراز کوه . پرواز عقاب را
در شب خسته
آرامش خواب را
بر فراز آسمان
روشنی مهتاب را
در سکوتی لب فرو بسته
زمزمه ی پر شور کتاب را
در کویری ، یی انتها
فریب شعشعه ی سراب را
در شبی . یخ زده
طلوع مهربان آفتاب را
در ، مصاف عشق
تپش قلب بی تاب را
به هنگام با تو بودن
خوشه ی لحظه های ناب را
طنین صدای گرمت را
نوازش دستهای نرمت را
بر گونه های بارانی ات
سرخی سیب شرمت را
سوزش شعله های نگاهت را
خنده های نقش بسته
بر چهره ی ماهت را
غرش باد ، در پیچش زلف سیاهت را
انتظار بوسه بر سر راهت را
به گاه خستگی
نفسهای بی شمار آهت را
صدای پای آمدنت را
بوی خوش ریاحین در عطر تنت را
لطافت بی انتهای بدنت را
دوست دارم ، دوست دارم
نادر خدابنده لویی