تو یک تنهاییِ شاهانه در خود داری؛

تو
یک تنهاییِ شاهانه در خود داری؛
که در اقلیمِ آرامِ خویش می‌مانی.
من، این فاصله‌ی تو را
بی‌هیچ داوری می‌شنوم.
تو در قاموسِ دل، سرد نگنجی؛
در ژرفایِ آن حصارِ سکوت،
گوهرِ نایابِ مهرِ بکر نهفته است.
راهِ درونت را جوی؛
تا کمالت از بیمِ شکستن رها شود.
به مهرِ من ایمان بیاور؛
اینجا، تا ابد،
پایانِ امنِ تمامِ گریزهای توست.
از بیابانِ سرگردانِ جهان،
هر لحظه که جانت ملول شد،
قلبِ من، ثابت و اَبَدی،
میعادگاهِ امنِ توست.
اینجا سَرایِ عشق است، نه زندانِ نیاز؛
من، با تمامِ سَرایِ رها،
تقدیمِ خانه‌ی جانِ توام.


نازی شمس الواعظین

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.