| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
بعضی آدمها
نه شبیه رهگذراناند
و نه شبیه سایههایی که میآیند و میروند.
آنها
بیهیچ ادعایی
از لابهلای خستگیات میگذرند
و جایی در تو مینشینند
که حتی دل هم به آن دسترسی ندارد.
آنجا، در ژرفای جان
که نه فراموشی به آن میرسد
و نه گذر زمان.
این آدمها
مثل نسیماند،
مثل باراناند،
مثل دعایی که بیصدا از لبهای مادرت
به آسمان میرود...
نه در دل،
که در جان مینشینند،
و جان را از تنهایی نجات میدهند.
منو چهر برون