ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
زمین
با سنگ هایش
و من
با ترانه هایم
سکوت را می شکنیم
تا انگشتان خسته ام
دهانم را
پر از بوی کافور و حروف یخی کنند
که صدای لرزانم
فاتحه ای بخواند
شناسنامه ام را
پنهان کند
در میان شعرهایم
تا بعضی از کلماتم را
مرده به دنیا بیاورم
مرده شوی ببرد این حرف ها را
که من با حضور تو
بر می خیزند از این خواب خسته
معظمه جهانشاهی