| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
چه سرد است اینجا
وقتی
غروب بر فلک چیره شد
و
تیک تاک زمان
همنوای قلبم می تپد
با گذر از هر ساعتی
ناامیدی را سخره می کردم
چون بود و می دیدمش
زرد و بی نا
در بند قساوت زمان
التماس می کرد
که چه دیر می گذرد
نمی دانست زود دیر می شود
رفیقان
درونم غوغاییست
چه کنم با سردی محتوم زمان
شکوه دارم
اما فریادم بی صداست
از پنجره روبروی کاج
تاریکی شب خیمه می زد
ونفس غریبانه جانان
در آن غربت سرد
وداع را بر قرار ترجیح داد
تا من واتاق در فراق او
سیه بر تن کنیم.....
محمود علایی منش