تو زدی زهر سیاه بر حالم

تو زدی زهر سیاه بر حالم
تا شود پاک همه خاطره ها از یادم
تو زدی سردی به رفتار گرم
من در این سقوط چه سرگردانم
مثل یک وسوسه شیطانی
ابتدا زیبا و انتها ویرانی
هر روز حال دلت یک ساز است
من باید برقصم هر چه برقصانی
گفتی عاشق من هستی کاش
یکبار رنگ تو با رنگ منم جایی داشت
یکبار هم نظر حال دل من بودی
من اگر زردم یکبار توام زرد بودی
من خودم نیستم من رنگ توام
تو به هر رنگ شوی شکل توام
من توام هم نظرم هم رنگم
من یک بی رنگ که همرنگ به خواسته توام

عالیه رنجبر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.