| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
محو مانده در گذشته...
یا نمیدانم شاید
گذشته در من مانده...؟
اصلا خود، گذشته ام ...
تاریکی و سیاهی مرا مات و مبهوت ساخته..
در جایی پرت گشته،
که فرودی نیست برایم...
معلق در زمانم،؟
نمیدانم یا
دنیا و مکانی؟
در کجای خود؟
نه،در جلوی چشمانم چیزی و نه در پشت سر
،در اغمای کامل،
هاله ای از ابهامم..
با خود افتاده در تضادی بی سر و تهه..
همانند بیسکویتی در چایی...
پوچی تمامم،..
پایانم فروپاشی ست.
همان فروپاشی که.......
علی رضا فرجی