تو نیستی اما ،،

تو نیستی اما ،،
لذت اولین دیدار
باز مرا بی قرارت می کند
...
لحضه به لحضه
با تو حرف ها دارم
به گمانت این دل
به دوری عادت می کند..
...
من و تو
شریک جرم یکدیگر بودیم
هر دو محکوم به تنهائی
بگو ،، باز هم دلت هوای
عاشقی می کند
...
هم جرم
جرم تو را به گردن گرفتم
چه سنگین است
خیال نمی کردم اینگونه
عاشقم باشی
حال بیشتر از قبل
دلم هوایت می کند..

رضا دهقانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.