ساعت به وقتِ شکستن

ساعت به وقتِ شکستن
و
به عصب رسیدن الماسِ بدلی
موقعیتِ
تیغ و مویرگ های کتاب
در پارگی هایِ شب اُنس
و خونریزیِ نامه های خوانده نشده
زمان به وقتِ آمالِ منهدم
شده
اندیشه هایِ هلاک شده
و سقطِ نطفه های پر پر شده
از وعده های افراطی...
چه سفاکانه خودت را بغل کردی
از نحیفِ چهره ی فرتوت طغیانگرم
بالا کشیدی
و پشتِ فلسفه های کاغذی پنهان کردی ...


زهره تاجمیری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.