نیاز دارم که شدیدا فریاد بزنم

نیاز دارم که شدیدا فریاد بزنم
ولی نمیدانم برسر کی
فریادی پر از جنون
فریادی که با آن تمام رگ های سرم غافلگیر شوند
واز حالت گنگی و گرفتگی رها

فریاد بزنم و تخلیه کنم درد را از چشمانم
فریاد بزنم
وبگویم که دگر کسی غیر خودم نیست عزیز


فریاد دگر بار دگر بر سر خود
که بریزم ز سرم هر چه غم است

ودر آخر برسم من به سکوت
خلوتی کنج دلم با دل خود.

الهه اسماعیل پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.