باختم آخرین قمارم را

باختم آخرین قمارم را
زندگی دود و خاطراتم دود
این همه سال زنده ماندم با
استخوانی که لای زخمم بود
.
توی تلخی آخرین بوسه
چشم‌هایش مرا نوازش کرد
روسری باز از سرش افتاد
دست‌هایم دوباره خواهش کرد


#پویا_جمشیدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.