| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
در آن دمی که دلم غرقه در تپیدن بود
تو را هر آنچه هنر بود, دل ندیدن بود
ملامتی نکنم چشم تیز بین تو را
که گنج در دل ما, ماورای دیدن بود
به عشق وصل تو پر باز کردم اما حیف
تو را هوای به آغوش او پریدن بود
از آن زمان که تو رفتی ز خویش میپرسم
تو را دگر چه نیازی به این دویدن بود؟
مرا پس از تو طبیبم چنان دوایی داد
که از عوارض آن تا خدا رسیدن بود
پس از تو گفتهام این را به عالمی حتی
به آن کسی دلش فارغ از شنیدن بود:
هزار ژاله به گل دیدی و ندانستی
که مزد باده خوران زیر غم خمیدن بود
سید علیرضا یزدانی