چه جنگِ سخت خوشایندی است

چه جنگِ سخت خوشایندی است
شکستِ لشکرِ پیراهن,
که حبس کرده تو را در خویش

مرا به حادثه مهمان کن
بشوی دستِ خود از پاکی
به عقل بتاز بیش از پیش

اگر چه تشنه ی خورشیدم
بدون پرده و پنداری,
چو شرم داری ازین تشویش

نظر به نور تو می بندم
دلم خوش است به گرمایت
فقط بتاب کم یا بیش.....


عبدالکریم رحمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.