این روزها عطر مهرت می پیچد

این روزها
عطر مهرت می پیچد
لابلای ریشه های شعرم
با آرامشی گلدان ِ آغوشت
به نگاهم بوسه می زند

قطعه‌ِ مهر تو
این روزها
آرام آرام
بر حضور زیبایت
برای با تو بودن
می نوازد...

سراغ مرا
گاهی از شعرهایم بگیر
و بگیر سراغ مرا
در امتداد روز
در انتهای شب
فراتر از هر روز

که به یاد چشمان عاشقت
خمار است
چشمانم ندید
روشن تر از چهره تو
در مشرق ِ دیوار دستانم

مهر ِ تو را
زیباترین گمشده ِ خود می دانم
روزی که مرا برای همیشه
بیشتر از همه
در میان ِ ندارم هایت
بر شانه های شیدای خود
جای دادی
جان دادم
تا دست در دست
تو ریشه وُ من گلبرگ
نفس به نفس در آمیزیم

جای دادی
جان دادم
چون باران و شکوفه
بی آنکه پرچین صبح را
در وجودم ببینی...

آن روز
وقتی آهنگ ِ شکستنت
پیچید در اعماق ِ قلبم
تو توفان شدی وُ من
زهره هر شب ِ این روزهای
بی کسی ام

مثل ِ اشک شادی شدی
کوتاه و بی ردیف
من با هوای توست
که زنده ام ...!!


محبوبه برونی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.