مرا دریاب وقتی ابرِ بارانی نمی‌خواهم

مرا دریاب وقتی ابرِ بارانی نمی‌خواهم
پناهم باش وقتی شهرِ طوفانی نمی‌خواهم

کمی با واژه‌های مستِ شعرم همنوایی کن
به دور از چشم زیبایت غزل خوانی نمی‌خواهم

نباید زنده باشم بی تو در دنیایی از حسرت
مسیر زندگی را بی تو طولانی نمی‌خواهم

قفس را کاش در اطراف من نابود می‌کردی
خودم را دائما غمگین و زندانی نمی‌خواهم

چرا آوار کردی بر وجودم درد عشقت را
مرا ویران نکن وقتی که ویرانی نمی‌خواهم


مهدی ملکی الف

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.