با باران می بارم

با باران می بارم

و با تو سرازیر می شوم

به دشت نابِ احساس

آنجا فصل ها در گذرند

زمستان که گرمِ همیم

بهار اما

فصل شکفتن و گل دادن است

با هم می شکفیم و گل می دهیم

آنگاه

تابستان با همه ی سبزی اش

به سراغ یکی شدنمان

می آید و ما

تا پاییز دگر

همچنان عاشق هم می مانیم

 

((وحید معتمد نژاد))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.