ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
با چشم های بسته ام
که در زیر فشار مژگان خواب رفته ام
میلرزید در خود گریستم
تو مهربان ایستاده بودی
و باد در راههای آبی اندامت
بلند می خندید
من نمی ترسیدم، من نمی ترسیدم
چشم های تو راستگو بودند
دستهایت در بیراهه تماس های عفونت
فال عشق می گرفت ؛
و لبهایت زیر سایه گل مریم
دعای مهربانی می خواند
ژیلا_مساعد