ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
ترکام نکن
ترکام نکن
باید فراموش کرد
هرآنچه را که میتوان
به فراموشی سپرد
هرآنچه را که گریختهاست دیگر از دست
باید فراموش کرد روز و روزگاری را
که به کژفهمی گذشت
باید فراموش کرد
زمانهای از دسترفته را
و لحظه لحظههایی را
که هرازگاه
با کوبش سوالها
قلب شادمانی را
آماج تیرها میکنند
ترکام نکن
ترکام نکن
ترکام نکن
ترکام نکن
من برایت
مرواریدهای باران
به ارمغان میآورم
از سرزمینهایی دور
که هیچگاه بارانی در آن نمیبارد
زمین را میکاوم
حتی پس از مرگام
تا اندامات را بپوشانم
با ردایی از طلا و نور
من برایت
عالمی به پا خواهم کرد
که پادشاهاش عشق باشد
قانوناش عشق باشد
شاهبانویش تو باشی