ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
وقتی به تو فکر میکنم، سالهایی را که "خودم" بودهام از یاد میبرم.
زمانی را که شاد بودهام فراموش میکنم و
همهچیز در تو و اولویتهای زندگیات خلاصه میشود. اکنون دیگر منی وجود ندارد، جز یک "تـو"!
که مرا میرنجاند،
میترساند،
و میمیراند!
عجیب است ...
برای خودم هم بسیار عجیب است که چگونه از پسِ اینهمه رنج برمیآیم؛ رنجِ تنهایی دوست داشتنت!
زیور_شیبانی