ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
یکی از غمانگیزترین جنبههای یک رابطه آن است که چقدر سریع به یکدیگر عادت میکنیم!
با کسی آشنا میشویم و از این آشنایی بسیار خرسندیم، بعد همان کسی که فقط
تماشای مچ دست یا شانهاش
میتوانست ما را به هیجان بیاورد، حالا میتواند در کنار ما لمیده باشد و ما کمترین احساسی از جذابیت حس نکنیم.
جستارهایی در باب عشق
آلن دوباتن
این اسمش عشق نیس هوسه
هم غم انگیزه و هم وهشتناک
میشه اون داستان ملا که دنبال طبیب می گشتن ملا میگه من طبیبم بعد میره بالای سر مریض بعد میگه کباب بیارید ... می خوره مریضم می میره میگن چی شد تو طبیب نبودی که مریض ما مرد میگه دونفر داشتن می مردن من یکیشونو نجات دادم . بنظرم آدمی که فقط می خواد گرسنگیش برطرف شه هم بی وجدانه و هم اصلا آدم نیست این موجود نمی تونه کسیو دوست بداره چه برسه عاشق بشه
وقتی عشقی نسبت به کسی وجود داشته باشه مراقب خیلی چیزایی اینکه ناراحتش نکنی یا کمتر ناراختش کنی دعاش کنی برای سلامتیش برای عاقبت بخیریش برای آرامشش ... حتی اگه نخواد باهات زندگی کنه ازدواج کنه حتی اگه دوستت نداشته باشه یعنی هر جا و هر چیزی هر حرفی که می ری و می بینی و می شنوی و می گی بخاطر اینه که ردپایی از اون توش بوده یا تورو یادش میندازه
برای من که اینجوره
انقدر درونمو گرفته که گاهی خودمم اون می بینم یعنی ممکنه یه رفتارایی یا یه حرفایی ازم سر بزنه که خودمو یاد اون بندازه ...
نمی دونم گفتنش درسته یا نه چون اگه یک درصدم اشتباه کرده باشم اون دنیا نمی دونم چجوری تو روش نگاه کنم و بگم اینجارو که می خوندم بخاطر این بود که فکر می کردم نویسندشه آخه ازش بعید نیس چون هم استعدادشو داره هم سرش درد می کنه برای نوشتن و براش سخت نیس همزمان چن تا وبلاگ داشته باشه با اینکه هنوزم بعد اینهمه سال گفتن و حتی فکر کردن به این چیزا برام آسون نیس ...
خیلی دلم می خواد زودتری اون دنیا برم چون اونجا هر چیزی می گی همونجوریم درک میشه نه باور نکردنی هس و نه وانمود کردن به اینکه باور نکردی
بالاخره یه روزی آزاد میشیم آزادتر از باد
ای بابا تقصیری نداری..عشق امان خیلی هامون رو بریده...عشق دیگه..ما عاشق یکی میشیم...طرف ما رو نمیخواد..و.........به نظر من عشق زیباترین اتفاقی که برای هرکسی بیفته برد کرده..حتی ته ته اش نرسیدن باشه...مهم خود عشق...ولی باید زندگی کرد وهمیشه عاشق بود..نه همه چی رو رها کرد و به مرگ اندیشید.....ممنونم که اینجا نظر میزاری...
شاید خوندی دیگه سرنزدی چی شده...