این سطرهای بریده بریده

این سطرهای بریده بریده
از بلاتکلیفی دری بیرون می زنند که
کوچه ها قبل
به صدای عابری باز شد...
شهر در رد پاها گم می شود
و شک
بخشی از احساس شبانه روزی ات
وقتی
از احتمال پنجره ای باز
به سایه های پشت دیوار می رسی .

زینب_امیری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.