ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
من تمنا کردم
که تو با من باشی
تو به من گفتی
هرگز-هرگز
پاسخی سخت و درشت
و مرا غصه ی این هرگزِتو خواهد کشت!
راستی ؛
" دوستی " چقدر می ارزد ؟
قدر یک کوه طلا ؟
یا که سنگی سر راه ؟
چه تفاوت دارد !
کاش هر قدر که هست ،
از ته دل باشد ...
کیفِ پستچی
جای "سلام های من به تو" نیست!
این حرف ها
این بوسه ها
این باده ها
بی واسطه گیرا ترند...!
ای روی ترا پیشه جهانآرائی
وی زلف ترا قاعده عنبر سائی
آن سلسلهٔ سحر ترا، آن شاید
کش میگزی و میکنی و میخایی....
☘#مولانا
دلـم مـی خـواد بـه هـمه عقـاید احتـرام بـزارم
ولـی احـترام بـه بعضـیاشون توهیـن بـه شعـور خـودم میشـه ؛
اینـکه در بهتـرین حالـت تحملـشون میکـنم و هیچـی نمیگـم ...!
آنتونـــی هاپکـــینز
نامم را پاک کردی... یادم را چه میکنی؟
یادم را پاک کنی... عشقم را چه میکنی؟
اصلا همه را پاک کن
هر آنچه از من داری
از من که چیزی کم نمیشود...
فقط بگو با وجدانت چه میکنی؟
نکند آن را هم پاک کرده ای؟
نــــــــــــه ! شدنی نیست...
نمیتوانی آنچه که نداشتی را پاک کنی.
مرا مثل نداشتنت ... عمیق
مثل قدم هایت ... محکم
مثل رویاهایت ... باشکوه
در آغــــوش بگیر !
زیباترین وداع هنوز اتفاق نیفتاده است
برای روزهایی که نیستم...
عمیـــق
محکــــم
باشکوه
مرا در آغوش بگیـــــــــر
با احساس مردی
که لب مرز نشسته و
می داند
به جنگ برود
یا از کشور
فرقی نمی کند؛
خانه اش آتش گرفته است ...
| منیره حسینی |