نامه احمد شاملو به همسرش آیدا

نامه احمد شاملو به همسرش آیدا

آیدای من : این پرنده، در این قفس تنگ نمی خواند. اگر می بینی خفه و لال و خاموش است، به این جهت است ...

بگذار فضا و محیط خودش را پیدا کند

تا ببینی که چه گونه در تاریک ترین شبها آفتابی ترین روزها را خواهد سرود.

به من بنویس تا هر دم و هر لحظه بتوانم آن را بشنوم:

به من بنویس تا یقین داشته باشم که تو هم مثل من در انتظار آن شبهای سفیدی.

به من بنویس که می دانی این سکوت و ابتذال زاییده ی زندگی در این زندانی است که مال ما نیست ،

که خانه ی ما نیست ، که شایسته ی ما نیست .

به من بنویس که تو هم در انتظار سحری هستی که پرونده ی عشق ما را در آن آواز خواهد خواند...


29 شهریور 1342
احمد تو

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.