ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
چه فرق می کند زمین
گرد باشد یا مسطح
وقتی
تو هیچ کجای آن نیستی؟!!
"رضاکاظمی"
خونش را به در و دیوار پاشیده است .
غلامرضابروسان"
در فاصلهی من و آنجا که تویی
"شهاب مقربین"
کار / خرید / قدم زدن
اما
امیدوارم تو را ببینم
ناغافل
و خرید را از یاد ببرم
و راه رفتن را
و کار کردن را
"علیرضاروشن"
مثل حرف زدن گنجشک ها
درباره ی باران
پر از شوق ام.
به حیاط می روم
دست پرنده ها را می گیرم
با هم ...
روی سطرهای دفترت می نشینیم
«فرناز خان احمدی»