ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تو را پیدا کردم
درون چشمانم
در یک روز آفتابی
کنار حوض آبی
که فواره
بوسه میزد
آسمان آبی را
عبدالعظیم_خویی
کاش میشد
حواس_ساعت را
پرت کرد
تا نتواند لحظه های نداشتنت را
بشمارد
آنجا که دوستت دارم
مرهمیست بر عشق
عبدالعظیم_خویی
دلتنگ نگاه توام
دریغ نکن
بگذار این دل آشوب
کمی آرام گیرد
در این شبها که ساز،
از تنهایی گوید وُ
مضراب نوازد از دوری
عبدالعظیم_خویی
کلمات را درون تنگ ریختم
کمی اشک چشم
کمی بوسه
کمی عشق
معجونی شد
به نام تنهایی
عبدالعظیم_خویی
غروب و تنهایی
خورشید میرود به جایی
در انتهای دریا
و من در انتظار تو
میمانم تا بیآیی
عبدالعظیم_خویی
تنهای تنهایم
شب است وُ سکوت
ماه گوشه ای نشسته
ستاره ها چشمک میزنند
پلک ها خواب میخواهد
از دور صدایی میآید
کسی با تنهایی خویش نجوا میکند
عبدالعظیم_خویی
قاصدک چه زیبا میرقصید
در نسیمی که از کوی تو میآمد
همراهش عطر تو را آورد
تا دلتنگیام را آزار دهد
عبدالعظیم_خویی