گویند بگذر و بگذار بگذرد

گویند بگذر و بگذار بگذرد
چه بگویم زمان ست خیال گذر ندارد
دلتنگم و این دل پر غم
خیال گذر زین غم و حسرت ندارد
دیدم غم با من همخانه شده
گویی این دل خودسر خیال حذر ندارد
به چشم خود دیدم جوانیم ز کف رفت
منی که شوق رسیدن دیگر ندارد
خدایا می دانم میدانی که این دیار
نام و نشانی ز مرهم ندارد


صدیقه برنده گشتی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.