ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دوست داشتن را در چشمی بجوی
که حتی وقتی بسته است
رویای تو را ببیند
« شاعر : فرانتس کافکا »
کجا هستی عزیز دلم؟
مثل اینکه تو را گُم کردهام ..
وقتی (از خواب) بیدار شدم شروع به شمردن ناخوشیهای واقعی و خیالی فعلی خودم کردم و به حاصل جمع 6 رسیدم.
که اگر بخاطر تو عزیز دلم نبود، تویی که این انبوه درد و رنج را به این
خاطر میتوانی تحمل کنی که پاداش یا کیفرش تنها رگباری از بوسههای
بیپایان است،
دلیل کافی برای کجخلقی و حلقآویز کردن خودم محسوب میشد.
" فرانتس کافکا "
• نامه به فلیسه
تنها و رها شدهایم
چون کودکانی گم کرده راه در جنگل،
وقتی تو روبهروی من می ایستی
و مرا نگاه می کنی،
چه می دانی از دردهایی
که درون من است،
و من چه می دانم از رنجهای تو...
و اگر من خود را پیش پای تو به خاک افکنم و گریه و زاری سر دهم
تو از من چه می دانی
بیش از آنچه از دوزخ می دانی
آنهم آنچه دیگری برای تو بازگو می کند
که سوزان است و دهشتناک
از این رو
ما انسانها
باید چنان با احترام
چنان اندیشناک
و چنان مهربان
پیش روی هم بایستیم
که در مقابل درهای دوزخ!
#فرانتس_کافکا
#درهای_دوزخ