ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در اوقات شرعی نگاهت
اذان مغرب را به افق چشمانت میگویند
با شیرینی رطب لبهات، افطار میکنم
شال حریر بهارهات، سجّادهام میشود
لابلای جنگلزار موهات که در سکوت نمازم میرقصند، قبله را گم میکنم
و میفهمم که تمام عمر، روزه شکدار گرفته بودم...
حمیدرضا طاهری
از بعد دیدنت
کنترل زندگی را از دست دادهام؛
سیگنال موجود نیست و موج فرکانس صدای تو، مرا غرق کرده
آوازهات تا مرزهای شمالی رفته
تصاویرت در شبکههای استانی بازپخش میشوند
و حالا تمام مردم، با صدا و سیمای ملّی، آشتی میکنند...
حمیدرضا طاهری