زندگی کن لخظه ه ارا باهمه نیک و بدش

زندگی کن لخظه ه ارا باهمه نیک و بدش
عمر کوته ارزش حسرت تراویدن نداشت

ناله دارد روز و شب ازدرد مفصل ریز خواب
آنکه کاری جز رباخوردن و خوابیدن نداشت

ماکه در آغوش خاک سرد و بی رحم عاجزیم
تازه فهمیدیم فردا مهر تابیدن نداشت

تانفس درگردش است ازکینه ها دوری کنید
ابر گرعاشق نمی شد میل باریدن نداشت


تا اجل لب را نبوسیده بغل بگشا بمهر
کینه ورزیدن به نوع خود که بالیدن نداشت

گاهی از مرز جنون بی واهمه باید گذشت
بلبل عاقل که گل را اذن بوسیدن نداشت

این جهانی که در آغوشش خزان می پرورد ؟
ارزش خودخواهی و بخل و خرامیدن نداشت


قاسم پیرنظر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد