هر وقت به دیدنم آمدی

هر وقت به دیدنم آمدی
برایم مشتی غزل عاشقانه بیاور
و بر گوش های احساسم بیاویز
جرعه ای محبت برای
قلب تشنه ام به ارمغان
و کمی آغوش
تا پناه خستگی هایم باشد
یک رویای صادق بساز
برای دلخوشی همه ی دقایق
از دست رفته ام
تا دم بکشد
چای خوشبختی ام
در سماور جوشان دلهره هایم
غنچه های مریم را
بر گیسوان پریشانم بنشان
تا به بوی خوشش
مست شوم
لحظه ای کنارم بنشین
و دستانم را قفل کن
در پنجه ی مهرت
آنگاه چشمهایم را به تو می دوزم
و از کاسه ی مستانه ی دیده هایت
مست زندگی می شوم

مریم ابراهیمی

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله یکشنبه 27 فروردین 1402 ساعت 09:37 http://golneveshteshgh.blogsky.com

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.