من قاصدک کوچک در دست

من قاصدک کوچک در دست
بچه مغروق در آستانه تخیل
تجلل پر هایم در چشم های معصوم
خدای کوچک در میان خدایان
و یا شیطانی کوچک در میان شیاطین
نمیدانم
نمیدانم کدام راه میرود
در کدام خانه را میزند
آیا میجوید و حرف واقعیت پس نمی‌زند
سیاهی یا که سفیدی
سایه یا که خورشید
جام یا که خدا
نمیدانم
او هم نمی‌داند
نمی‌داند رنگ قرمز نشانه خون یا که عشق
او هم نمی‌داند
نمی‌داند خدا یا که شیطان وجود دارد
من و او با هم نمیدانیم
زاده تلقین افکار جامعه به ماست یا که نه
این بار هیچ کدام نمی‌دانیم
آیا وجود دارد این تن

مسلم دریس مفرد