ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سردرگم دنیاست بحران دارد این بابا
این روزها فکر پریشان دارد این بابا
در خود شکستن را تماشا کردهای در کوه
در خود فراوان درد پنهان دارد این بابا
از تنگهی عقل و جنون رد میشود محتاط
مرزی میان کفر و ایمان دارد این بابا
درمانده شد از کارزار روزگار آزرد
دل مرده و خسته به تن جان دارد این بابا
عمری گذشت و در شروع جمله مشکلها
ناچیز صبری رو به پایان دارد این بابا
بابا پی رزق مقدر سخت میکوشد
القصه ؛ دریابش غم نان دارد این بابا
علی صادقی