و چه کسی خواهد گفت

و چه کسی خواهد گفت
که کدامین ابر ها برای تو گریستن
و کدامین سنگ ها
در بغض تو شکستن
و کدامین پیچک ها
به یاد تو خرامیدن
و کدامین رود
به شوق تو جاریست
و کدامین لبخند
در یاد تو ماندگار است
و دریغا
چه سکوت تلخی دارم
در میان خاطرات تو
در میان منحنی کنار لبت
و پیچ خوردگی های عجیب موهایت
و تارهای سفید کنار شقیقه ات
و زندگی همین‌جاست
جایی در میان بازوانت
عطر غریب تنت
و خاطراتت
آخ که سخت ترین بادها هم
نمی تواند از درخت ذهنم
اولین دیدار شیرینم با تو را محو کنند
و چه لذت غریبی‌ست
زیستن با خاطرات خاکستر شده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.