دروازههای شهرت را به رویم بگشا
با تو آنقدر حرف دارم که
با گفتن تمام نشودسالهاست من لحظاتی را زیستهام که
گره به نام تو خورده
دروازههای شهرت را به رویم بگشامن در آنجا با تو
شهرهای دیگر را تصاحب خواهم کرد
این خانهها
این کوچهها
این میدانهاکفایت هر دویمان را نمیکند.
"اُزدمیر آصف"