من کشوری نبوده ام، ایجاد کن مرا

من کشوری نبوده ام، ایجاد کن مرا

در مرز من بیا، برو، آباد کن مرا

من مجمع الجزایر تنهایی و غمم

پهلو بگیر پهلوی من، شاد کن مرا

من را که ریشه های درختی شکسته ام

قایق بساز از تنش، آزاد کن مرا

بگذار با تو بگذرم از ساحل سکوت

دور از همه، همه، همه فریاد کن مرا

در جای جای خاک تنم رد پای توست

گاهی تو هم به نام وطن یاد کن مرا


(مژگان عباسلو)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.